جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶: بر دل عاشق چو زخم از نشتر خاری رسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر دل عاشق چو زخم از نشتر خاری رسد زان گل راحت دمد چون از کف یاری رسد چون به سیلی رانیم خواهم که دارم دیده پیش لیک ترسم کز مژه بر دستت آزاری رسد برکسم نبود حسد جز آنکه چون خواهد دلش از جمال چون تو دلداری به دیداری رسسد محنت صاحبدلان باشد غرض چون در جهان نوبت خوبی همچون تو جفاکاری رسد چون گرفت اکنون بر اقرارم به تو خاطر قرار زان چه غم دارم که کس را بر من انکاری رسد کوی تو بیمار جای شهر را ماند که چون بگذرم بر وی ز هر سو ناله زاری رسد جامی است آن با سگانت می کند عرض نیاز گر به گوشت نیم شب آهسته گفتاری رسد جامی هروی