جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۴۱۵: ای ز سنبل خط تو برگل نقاب انداخته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز سنبل خط تو برگل نقاب انداخته زلف شبرنگت بر اوج مه طناب انداخته جعدتر داری به رخ یا راقم خط لبت شسته مشکین لیقه و بر آفتاب انداخته از لبت دل در خیال آب حیوان تشنه ایست برامید آب خود را در سراب انداخته از لطافت روی تو خط می نماید زیر پوست سبزه ترگوییا عکس اندر آب انداخته طره پر خم که شد موی میانت را کمر بر رگ جانم هزاران پیچ و تاب انداخته دل که از غم سوخت از بویش من بیخود خوشم همچو آن مستی که برآتش کباب انداخته ای خوش آن شبها که جامی رخ به پایت سوده است چون تو واقف گشته ای خود را به خواب انداخته جامی هروی