جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۸۸: بیا جانا که تنگ آمد ز هجرانت جهان برمن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا جانا که تنگ آمد ز هجرانت جهان برمن به پایت تا کشم جان را گذر دامن کشان برمن دلی دارم من از مهر تو پر وز دیگران خالی چه باشی مهربان بر دیگران نامهربان برمن چه باک ار کوههای غم نهادی بهر من برهم که منتهاست از تو از زمین تا آسمان برمن چو از خونم شود گل آستانت در زمین غلطم که گردد خلعت رحمت گل آن آستان برمن فتد بر رشته جانم گره از لعل خاموشت معاذالله ازان روزی که نگشایی زبان برمن تنم سر تا قدم پر شد ز پیکانهای تو زانسان که همچون کوه آهن کارگر ناید سنان برمن سبکبارم مخواه از کوه اندوه بتان جامی که می آید خیال این سبکباری گران بر من جامی هروی