جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۲۸: چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چهره زرد ز خون بسته جگر ته به تهم سرخرویی بجز این نیست ز بخت سیهم جوی خون گرد من از دیده درآمد چه کنم قوت پای ندارم که ازین جو بجهم گر دهد جایگهم پیش خود آن سلسله موی نتوان داشت به زنجیر دگر جا نگهم نیست مقصود من از عشق بتان عیش و خوشی عرض آنست که از ناخوشی خرد برهم شستم از زنگ ریا خرقه خود صوفی وار مصطبه صومعه و میکده شد خانقهم به یکی گوشه ام از میکده گر بار دهند دلق و سجاده تزویر به یک گوشه نهم دست جامی بود و دامن جانان یعنی بدهم جان ز کف و دامن جانان ندهم جامی هروی