جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۱۰: نی رخ آن مه چنینم بی دل و دین می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نی رخ آن مه چنینم بی دل و دین می کند هرچه با من می کند آن زلف مشکین می کند گو چو من دست طمع زآیین دینداری بشوی عشقبازی با چنان بت هرکه آیین می کند مهرورزی چشم چون دارد کمان شوخ چشم غمزه را بر مهرورزان خنجر کین می کند طعن مسکینی مزن برمن که استیلای عشق مرد را گر شاه آفاق است مسکین می کند می خرامد آن سهی سرو و ز هر سو بیدلی خاک پایش سرمه چشم جهان بین می کند از خدا چون مرگ خود خواهم همی گوید بلند کین دعا کم کن ولی آهسته آمین می کند سوی جامی دارگوش هوش کز لحن صریر نوک کلکش نکته های عشق تلقین می کند جامی هروی