جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۷۲: جانم از عشق تو در ورطه بیم افتاده ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانم از عشق تو در ورطه بیم افتاده ست دلم از تیغ فراق تو دونیم افتاده ست جیب گل نافه چین شد به گلستان گویی دامن زلف تو در دست نسیم افتاده ست حاصل خویش بجز رنج سفر هیچ ندید هر مسافر که بر این در نه مقیم افتاده ست شاهد ملک چه بینی که کند زیور گوش زان در اشک که از چشم یتیم افتاده ست وجه خود در ره می نه که نباشد غم دزد هر که را کیسه تهی از زر و سیم افتاده ست می خورد صوفی پرخوار پی هضم طعام با همه جهل ببینش چه حکیم افتاده ست نکشد جز به می و ساقی مطبوع و سماع طبع جامی که ز آفات سلیم افتاده ست جامی هروی