جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۸۵۳: آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزیده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن شیخ چه دیده ست که در خانه خزیده با خویشتن آمیخته وز خلق بریده هر تار تعلق که بریده ست ز اغیار چون کرم بریشم همه بر خویش تنیده خود خلق و تمنا کند از خلق رهایی از خلق کسی چون رهد از خود نرهیده یک بار به گردی نرسید از ره مردی زنهار گمانش نبری مرد رسیده از کعبه و از کعبه روان دم زند اما زان قافله بانگ جرسی هم نشنیده از کسب معارف شده مشعوف ز خارف درهای ثمین داده و خر مهره خریده جامی صفت جام می عشق مپرسش کان جام ندیده ست و زان می نچشیده جامی هروی