جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۸۰۲: چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم همراز تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون نیست بخت آنکه من یک دم شوم همراز تو با دیگران می کن سخن تا بشنوم آواز تو چشمت چو خصم جان شود لب را بگو خندان شود تا ترک جان آسان شود بر عاشق جانباز تو خواهم ز تو گویم غمی لیکن ندارم محرمی کو بخت مقبل تا دمی سازد مرا همراز تو نازی بکن ای غمزه زن گر چه رود جانم ز تن جان من و صد همچو من بادا فدای ناز تو تو طایر قدسی و کس بر تو ندارد دسترس گسترده ما دام هوس کین سو فتد پرواز تو صد دل شکار خود کند صد رخنه در جان افکند از غمزه چون ناوک زند چشم شکارانداز تو چون پرده بگشایی ز رو جامی فتد در گفت و گو تو گلشن حسنی و او مرغ سخن پرداز تو جامی هروی