جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۵۰۴: چون به خواری خواستی راند آخرم از کوی خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون به خواری خواستی راند آخرم از کوی خویش کاشکی بارم نمی دادی ز اول سوی خویش آب رویم تا ز خاک پای توست ای سرو ناز کس نبینم در همه عالم به آب روی خویش با تو وصل ما همین باشد که از تیغ جفا خون ما ریزی و آمیزی به خاک کوی خویش چون به شکل ابروی توست استخوان پهلویم کرده ام پیوسته دل را جای در پهلوی خویش تا رخت را از صفا آیینه می دارند خلق برنمی دارم سر از آیینه زانوی خویش گر نه چون موی میانت باشد اندر لاغری بگسلانم رشته جان از تن چون موی خویش قتل جامی غمزه را فرما به دست خود مکش زحمت او دور دار از ساعد و بازوی خویش جامی هروی