جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۴۹۲: شوخی که تاجداران بوسند خاک راهش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوخی که تاجداران بوسند خاک راهش سوی چو من گدایی مشکل فتد نگاهش من کیستم که خواهم پهلوی او نشینم این بس مرا که بینم از دور گاه گاهش فرسوده قالب من همواره خاک بادا بر هر زمین که باشد آمد شد سپاهش هر کس به مهر آن خط میرد رسد به محشر صد گونه سرخرویی از نامه سیاهش در گلستان خوبی برگ وفا مجویید کز خون بی گناهان پرورده شد گیاهش من داد خود چه خواهم زان مه که نیست هرگز چون پادشاه ظالم پروای دادخواهش جامی ز کوی هستی بربست رخت گویی کز هیچ سو نیاید دیگر فغان و آهش جامی هروی