جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۴۹۱: آرزو دارم که گردم خاک راه توسنش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آرزو دارم که گردم خاک راه توسنش لیک می ترسم ز من گردی رسد بر دامنش کی بعمدا سوی من بیند چو می دارد دریغ گوشه چشمی که افتد ناگهان سوی منش آمد آن کافر برون شمیر بسته دی سوار ای بسا خون مسلمانان که شد در گردنش خواستم گویم لباس از برگ گل می بایدش باز ترسیدم که آزارد ازان نازک تنش هر گهش بینم قبا پوشده بیهوش اوفتم وای من روزی که بینم با ته پیراهنش ای صبا با او حدیث شعله آهم بگوی تا شود سوز درون دردمندان روشنش شاید آن بدخو کند رحمی خدا را ای اجل ریز خون جامی و بر خاک آن کوی افکنش جامی هروی