جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۳۶۸: آن ترک شوخ بین که چه مستانه می رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن ترک شوخ بین که چه مستانه می رود شهری اسیر کرده سوی خانه می رود هر جانبی که جلوه کنان روی می نهد با او هزار عاشق دیوانه می رود جانم ز تن رمید به سودای خال او مرغ از قفس پرید پی دانه می رود از صبر رفته پیش غمش می کنم گله با آشنا حکایت بیگانه می رود حاشا که شمع چهره فروزد میان جمع گر داند آنچه با دل پروانه می رود زاهد به خلد مایل و عاشق به کوی دوست بلبل به باغ و چغذ به ویرانه می رود جامی ملول شد ز رفیقان کوی زهد پیمان شکست و بر سر پیمانه می رود جامی هروی