جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۱۴۳: آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است خال مشکین تو بر رخ دانه ای زین خرمن است آن رخ نازک چو آب از دیده رفت اما هنوز نقش خالت چون سیاهی مانده در چشم من است تو مرا چشمی و تا بر بام و روزن آمدی چشم من گه بر کنار بام و گه بر روزن است گر چه می پوشد ز ما لطف تنت را پیرهن کی توان پوشیدن آن لطفی که در پیراهن است شب نهانی رخ به پایت سوده ام اینک هنوز قطره های خون ز اشک من تو را بر دامن است دل اسیر دام و جان مرغ حریم بام توست داغ حرمان و غم هجران سراسر بر تن است بی رخت گفتم نکو پر می کنم دامن ز اشک گفت جامی کار نیکو کردن از پر کردن است جامی هروی