صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۷۱: زان سفله وجودی که شریر است عدم به
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان سفله وجودی که شریر است عدم به دستی که به آزار علم گشت قلم به آندل که باندوه کسان خرم و شاد است پیوسته گرفتار به اندوه و علم به آنکو قلمش گرم سیه کاری و فتنه است با تیغ جدا بند ز بندش چو قلم به ایثار مکن در حق نااهل که صد ره امساک در این باب ز ایثار و کرم به قول بشر و فعل بشر راست به آری آن ابروی جانانه و تیغ است که خم به لامذهبی اسباب خرابی جهانست با ترک صمد باز پرستش ز صنم به از دیر و حرم روی بدل کن که بتحقیق این خانه یار است و ز دیر و حرم به گم گوی صغیر و مفزا رنج و ملالت صحبت بد و نیک آنچه گه باشد همه گم به صغیر اصفهانی