صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۵۴: دری به از در یکتای با صفای سخن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دری به از در یکتای با صفای سخن خرد نیافت بگنجینهٔ خدای سخن سخن بهای دو عالم توان شود ام ا دو کون می نتواند شود بهای سخن کند ز فیض نظر خاک تیره زر آنکو مس وجود رساند به کیمیای سخن سخن درست بگوی و همیشه باقی باش کی باقی است سخنگوی در بقای سخن جهان که هست گره در گره گشایش آن خدای داده بدست گره گشای سخن بهشت و آن همه وصفش چو مرتعی ماند به پیش باغ فرح بخش باصفای سخن گهر به خاک میفکن ز بی خودی یعنی سخن مگوی مگر بهر آشنای سخن مقدم است بکون و مکان سخن که نهاد خدا بنای دو عالم پس از بنای سخن سخن بوصف نیاید در این مقام صغیر ببند لب ز سخن زانکه نیست جای سخن صغیر اصفهانی