صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۵: مست ساقی ز سر آب عنب میگذرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مست ساقی ز سر آب عنب می گذرد هر که شد محو مسبب ز سبب میگذرد بر در پیر مغان چون گذری حرمت نه چونکه جبریل در اینجا بادب میگذرد چون کند جلوه حقیقت نبود جای مجاز صبح روشن چو دمد ظلمت شب میگذرد قفل گنجینه اسرار بود لب آری سر شود فاش زمانی که ز لب میگذرد ای که اندر در تعبی بار دل خویش مکن رشگ آنکس که جهانش بطرب میگذرد چه تفاوت به میان غم و شادی جهان کاین دو روزت بطرب یا بتعب میگذرد در طلب کوش صغیرا که نگردد ضایع هر چه از عمر تو در راه طلب میگذرد صغیر اصفهانی