صغیر اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۶: لب تو ریخت چنان آبروی آب حیات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لب تو ریخت چنان آبروی آب حیات که رخت خویش ز خجلت کشید در ظلمات من و گذشتن از چون تو دلبری حاشا تو و نشستن با عاشقی چو من هیهات نه من وفات ندیدم که همچو من بسیار بیافتند وفات و نیافتند وفات بسیر دادن جان آئیم بسر ورنه گر از وفات بود آئی از چه وقت وفات زنند عشق پس از مرگ هم خلاصی نیست گمان مبر دهدت مرگ از این کمند نجات صغیر اصفهانی