میرزا حبیب خراسانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۵: تو خواجه ای و منت جون غلام حلقه بگوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو خواجه ای و منت جون غلام حلقه بگوش بگیر گوش و بهر کس بخواهیم بفروش شود شبی که چو بختم ز در درآئی و من چو جان ببر کشمت یا چو جامه در آغوش؟ هر آنچه تلخ بگوئی از آن لب شیرین لطیف و عذب بود، خواه نیش و خواهی نوش بجان دوست که رنجش ز دوستان نه سزاست بکش بصلح مرا، در طریق جنگ مکوش لب تو لعل تو گفته حبیب گهر سزا بود که چنین گوهری کنی در گوش میرزا حبیب خراسانی