بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۵: دور ازتو فارغ نیستم از درد و تب روز و شبی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دور ازتو فارغ نیستم از درد و تب روز و شبی از عشق روی ومویتو دارم عجب روز و شبی خورشید چون آید بودروز و شود شب چون رود داری ز چهر و طره تو در روز و شب روز وشبی چون ظلمت ونورجهان باشد ز موی و روی تو پیدا به عالمگشته است از این سبب روز و شبی ساغر مرا چشم است ومی خون دل است وناله نی گر چیده ام درهجر توبزم طرب روز وشبی گفت ای بلنداقبال من چونی زهجرم گفتمش دور از تو فارغ نیستم از درد وتب روز و شبی بلند اقبال