رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶: گلستان خرم است و گل ببار است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گلستان خرم است و گل ببار است ولی بی یار، گل در دیده خار است چه حاصل آن گل و گلشن کسی را که دور از یار و مهجور از دیار است به باغ ای باغبان می خوانیم چند که ایام گل و فصل بهار است ز سرو و گل چه حظ آنرا که اکنون جدا زان سرو قد گلعذار است مرا زین ماه رخساران بی مهر همین نه روز و شب تاریک و تار است به خط و خال خوبان هر که دل داد سیه روز و پریشان روزگار است مشو گرد از رخم ای اشک کین گرد غبار راه آن چابک سوار است مرا جز می پرستی نیست کاری ترا زاهد بکار من چه کار است گدائی تو رفیق او شاه، آری تو را زو فخر و او را از تو عار است رفیق اصفهانی