طغرای مشهدی
بیت ها بر گزیده از غزل ها
شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین - غم بر دلم گماشت که رو بی الم نشین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در آتشم فکند که بی دود و دم نشین غم بر دلم گماشت که رو بی الم نشین حکم قضا رسید که با وسعت سپهر در تنگنا همیشه چو نال قلم نشین فریاد می کند جرس کاروان چرخ کز شهر عیش بگذر و در دشت غم نشین مهمان روزگار چو گشتم، نصیب گفت در آستان خانه چو نقش قدم نشین قسمت اشاره کرد که در چارسوی دهر بسیار کش جفا و ستم، لیک کم نشین دوران زبان گشود که از نقد عافیت دست تهی چو مردم صاحب کرم نشین گفتم که جای نیست برای نشستنم ایام گفت در ته تیغ ستم نشین طغرا، چو نقش زندگی ات بد نشسته است بهر نجات، بر سر راه عدم نشین طغرای مشهدی