سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۴۱۷: چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون گل تمام داغم و خرم نشسته ام بر روی زخم خویش چو مرهم نشسته ام عمریست از هوا و هوس چشم بسته ام چون غنچه فارغ از غم عالم نشسته ام پوشیده ام چو خامه لباس سیاه را در مرگ اهل هوش بمانم نشسته ام انگشت تر نکرده ام از بزم اهل جود سیلی زنان به سفره حاتم نشسته ام بر سر ز دست مهر گل بی مروتی حیران به روی باغ چو شبنم نشسته ام مانند نفس به لب من گره شدست با اهل روزگار چو یک دم نشسته ام ای سیدا ز سهو به بزمی که رفته ام از اشک خود به سلسله غم نشسته ام سیدای نَسَفی