سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۴: در گلشنی که مقدم آن گل رسیده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در گلشنی که مقدم آن گل رسیده است از روی باغ رنگ چو شبنم پریده است نقاش دست و بازوی خود بوسه می زند گویا کمان ابروی او را کشیده است ننهاده پا به خانه آئینه از حجاب این ساده روی صورت خود را ندیده است گل را گرفته بر در باغ ایستاده است باد بهار آمدنش را شنیده است هر کس نهاده پا به در اهل روزگار بسیار همچو آبله در خون تپیده است در باغ آرزو که نهالی نشانده یی عمرت گذشت میوه او نارسیده است می آمد از چمن مگر آن شوخ سیدا مانند غنچه مرغ دلم آرمیده است سیدای نَسَفی