حکیم ناصر خسرو
خوان الاخوان
بخش ۶۶ - صف پنجاه و چهارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون علت جسمانی و روحانی عقل بود، و باز پسین همه معلولات مردم بود ، بنخستین علت خویش بازگشت از راه پذیرفتن فائده ازو . و عبادت آفریدگار بر معلول باز پسین لازم آمد . واجب آید که علت اول مر آفریدگار را پرستیده است . و چون عبادت از مردم ایزد تعالی بر بنیاد شهادت خواست ، و آن چهار سخن و هفت فصل و دوازده حرف است ، لازم آید که عبارت عقل مرباری سبحانه را هم عبادت بدین شهادت است . و تخم شهادت اندر هویت عقل ثابت است ، و هیچ چیز نیست آشکارا شده اندر عالم که تخم آن اندر عقل نیست . و ما دوست داریم که ما را آشکارا شود بر پرستش کردن عقل مر باری را سبحانه . پس گوئیم که تخم این سخن اندر عقل تسبیح است ، اعنی پاکیزه کردن . و اضافت است ، اعنی بازبستن . و ابتهال است ، اعنی . گردن نهادن . و تعظیم است اعنی بزرگ داشتن مرمبدع حق را سبحانه . اما تسبیح از آن بمنزلت کلمه لا باشد از شهادت ، و عقل تسبیح کرد ایزد را ، اعنی پاک کردن مرو را از هر چه یافت اندر هویت خویش و نفی کرد از و تشبیه رویها . و اما اضافت از آن بمنزلت کلمه اله است از شهادت ، اعنی که عقل پس از آن نفی کرد از مبدع حق همه تشبیهات را ، مقرر شد که عقل و همه آفریده ها باز بسته اند بمبدع حق که همه مرورا اند . ابتهال اعنی گردن نهادن از عقل . بمنزلت کلمه اله باشد از شهادت ، اعنی که عقل از پس نفی صفات و اقرار باضافت تضرع کند بایزد ، تا بشناسد مبدع حق را مجرد از صفتهای خلق . و اما تعظیم اعنی بزرگ داشتن از عقل بمنزلت کلمه الله باشد از شهادت ، اعنی عقل آنگاه که تضرع کرد بایزد تعالی و پدیده مر عقاب او را توانایی نداشت که بر آن واقف شدی ، پس بزرگوار کرد مبدع حق را را از همه هستی و نیستی . اما تخم هفت فصل شهادت اندرعقل چنانست که کلمه لا یک فصل است . و عقل تسبیح کرد مبدع حق را از جهت کلمه او ، آن واحد محض است : و کلمه اله دو فصل است ، همچناک اضافت که مانند اوست دو گونه است : اضافت روحانیات و اضافت جسمانیات از جهت پرستش ، اعنی که جسمانی و روحانی هر دو آفریدگان خدای اند ، و کلمه الا دو فصل است : و گردن نهادن بر دو گونه باشد . همچنین بزرگ داشتن بر دو گونه است : یکی بزرگ داشتن از هستی و دیگر از نیستی . اما تخم دوازده حرف شهادت اندر عقل آنست که کلمه لا دو حرف است ، اعنی که غایت تسبیح ایزد تعالی از دو وجه است : از جهت عقل و از جهت نفس . و کلمه اله سه حرفست ، اعنی که گردن نهد عقل بنفی ، و گردن نهد باثبات ، و گردن نهد بعجز ، که آن نه نفی است و نه اثبات . و کلمه الا سه حرف است . اعنی که عقل اضافت کند مر روحانی را و اضافت کند مر جسمانی را و اضافت کند مر علت هر دو را بباری سبحانه . و کلمه الله چهار حرف است همچنان بزرگ داشتن بر چهار مرتبت است . اعنی که عقل بزرگ دارد مر ایزد را سبحانه از هلیت اعنی از هستی و از لمیت اعنی چرائی و از ماهیت اعنی چه چیزی و از کیفیت اعنی چگونگی . اینست تخم شهادت اندر جوهر عقل که بدان عبادت کند مبدع حق را ، و همچنین قرار عالم بر چهار امهات است چون آتش و هوا و آب و زمین . وبر هفت ستاره رونده است چون زحل و مشتری و مریخ و شمس و زهره و عطارد و قمر . وبر دوازده برج است چون حمل و نور و جوزا و سرطان و اسد و سنبله و میزان و عقرب و قوس و جدی و دلو و حوت . و اقرار جسم مردم که او راست تر از همه جسمهاست بر چهار طبع است چون سودا و بلغم و خون و صفرا ، و بر هفت اندام اندرونی است چون مغز و دل و شش و جگر و سپرز و زهره و گرده و برابر دوازده برج دوازده اندام آشکار است چون سر و روی و گردن و سینه و شکم و پشت و دو دست و دوران و دو پای . و صورت کردیم بر دایره یی که بهم آورد این قسمتها از شهادت و از عالم و از بدن مردم و از عبادت عقل ، و پدید کردیم هر قسمی را با یکدیگر که در خور است از چهار و هفت و دوازده ، و مرکز این همه عقل است . اینست صورت پرستش مر باری را سبحانه و تعالی برابر با حرفها و فصلها و کلمتهای شهادت و برابر با آفرینش عالم و آفرینش مردم ، بشناس ، و الله اعلم و أحکم . حکیم ناصر خسرو