حکیم ناصر خسرو
خوان الاخوان
بخش ۴۹ - صف سی و هفتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حکماء علم الهی و شناسندگان افعال فلکلی و خداوندان علم طبایع متفق اند بر آنک صفت نفس،آنک او بدان صفت از دیگر چیزها جداست، فعاله بالطبع و علامه بالقوه است گویند که نفس کار کن است بطبع خویش و آموزنده است اندر حد قوت، یعنی که اگر آموزگار یابد دانا شود، و از نفسهای جزئی که اندر عالم است از نبات و حیوان و مردم دلیل بر درستی این قول یافته همی شود، و بدانچ روح نمو بنیات اندر است بهیچ وقت از کار نیاساید، از بهر آنک بزمستان همی مایه فراز کشد و بدیگر فصلها مرا آنرا بیرون آرد و پرورش همی کند، و نفسهای حیوان از طلب کردن غذا و برجستن جفت خویش نیاساید، و مردم ببیداری و خفتگی از کار بستن خویش فارغ نیست پس درست شد که کار کردن همه مر نفس راست بجملگی، و چون مر نفس مردم را ما از نفس کل جزء یافتیم- چنانک برهان آن اندر این کتاب باز نمودیم- و نفس مردم با جزءیت خویشتن چیزها همی بیرون آرد که عالم با بزرگی، خویش آن بیرون نیاوردست، چون پدید آوردن آبگینه از سنگ و نبات و بیرون آوردن ابریشم از برگ درخت تود بیاریء کرم قژ و بیرون آوردن نوعی حیوان از میان دو نوع چون استر از میان اسب و خر و جز آن و طبایع همی اشکال بود لونها و گوهرها و اندرونشان صنعت و کار پیدا و روشن بود، دانستیم که نفس کلی سزاوارترست بدین صنعت کلی، و پدید آوردن این طبایع کلی با جزء او همی صنایع جزئی بتواند کردن، و این دلیلی ظاهر و روشن است خردمند را بر آنک نفس کلی است که این جواهر و طبایع او پدید آورده است. حکیم ناصر خسرو