فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۳۳: اسیر دام زلفم کرده بر گرد سرگردان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اسیر دام زلفم کرده بر گرد سرگردان چو گردانیده سرگشته ام سرگشته تر گردان من از جان ناامیدم تیر خود بر من مکن ضایع اگر داری دوایی صرف بیمار دگر گردان در آور جلوه تا خون دل ما ریزد از مژگان نهال ناامیدیهای ما را بارور گردان بده تار شعاع دیده را پیوند با زلفت زمانی رشته آن زلف را مد نظر گردان کمال حسن می خواهی مگردان روی از عاشق مه رخسار خود را مطرح نور بصر گردان سواد چشم تر بگداخت از برق غم هجرت بیا و خال مشگین را سواد چشم تر گردان ز دوران مخالف چند درد سر کشد ساقی فضولی را به یک جام لبالب بی خبر گردان فضولی بغدادی