تیمورشاه درانی
غزل ها
غزل 206 : سپردم دل بدست ظالم شوخ ستم گاری | غزل آخر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سپردم دل بدست ظالم شوخ ستم گاری بتی کا فروشی سنگین دل یار دل آزاری به تیرم میزند گاهی، بغمزه میکشد گاهی کمان ابرو سواری شوخ چشمی مردم آزاری به عشوه عالم آشوبی ، بغمزه فتنه انگیزی بۀ یغما رهزن دینی ، به کشتن ترک خون خواری ز سرو قامت خویش و گل رخساره اش دارد گهم چون قمری از افغان گهی چون بلبل از زاری بگفتا : کیستی افتاده بر خاک درم ؟ گفتم: خراب خستۀ ، خو این دل و بیمار و افگاری گهی فرهاد میسازد گهی مجنون گهی وامق مرا شیرین لبی، لیلی و شی، عذرا صفت یاری دل و دین عقل و هوش و صبر را تیمور برد ازمن بناز و عشوه و طور و ادا و غمزه دلداری تیمورشاه درانی