تیمورشاه درانی
غزل ها
غزل 152: چون گل رخسار تو نشگفته گل در بوستان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون گل رخسار تو نشگفته گل در بوستان آب رنگ روی تو برد آب رنگ بوستان بوی گل روی تو و بی سرو قدت در چمن گه کنم فریاد چون بلبل چو قمری که فغان جان فدایت خون من از شوق می آید بجوش ترک من چون بهر قتلم تیغ بندی درمیان بسکه با صیاد کردم انس در کنج قفس نه ز گلشن یادم آید یک نفس نه زاشیان میدهی ای شوخ دلها پریشان را بباد چون پریشان میکنی آن طرۀ عنبر فشان بس بلند و پست دیدم نیست خود را هرگز پدید چونتو آدم بر زمین، چونتو ملک بر آسمان منفعل از قد و رخسار و خط و زلفت شوند سرو گل ریحان و سنبل چون روی در گلستان مینمایم نرم از افغان دل سخت ترا مهربانت میکنم بر خویش ای نا مهربان چون ن مه نو در غم ابروی تو تیمور شاه گشت بیمار و ضعیف و زرد و زار و ناتوان تیمورشاه درانی