فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۴: جان بیرون رفته را بویت بتن می آورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان بیرون رفته را بویت به تن می آورد مرده را ذوق کلامت در سخن می آورد هست شبنم یا نسیم صبح با ذکر لبت غنچه ها را آب حسرت در دهن می آورد زلف پرچین برگشا تا بر خطا قایل شود آنکه رنجی می برد مشک از ختن می آورد سوی شیرین جوی شیر از بیستون هر صبح و شام سیل سیلاب سرشک کوهن می آورد بوی گل گر از چمن بیرون رود بی وجه نیست بلبل گم گشته را سوی چمن می آورد سرورا نسبت به نخل قامت خوبان مکن نخل قامت میوه سیب ذقن می آورد در غم آن قامت و عارض فضولی هرکه مرد تا قیامت خاک او سرو و سمن می آورد فضولی بغدادی