فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۶: در دل باختلاط کسانم هوس نماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دل باختلاط کسانم هوس نماند یا بهر اختلاط درین دور کس نماند بی داد بین کزین شکرستان دلفریب طوطی رمید گرد شکر جز مگس نماند بر باد رفت نرگس و نسرین این چمن در عرصه مشاهده جز خار و خس نماند چون نی درون سینه گره بست درد دل پیش که دل کنیم تهی هم نفس نماند از بزم ما کشید قدم شاهد مراد بر آرزوی دیده و دل دسترس نماند دل را بجان رساند غم تنگنای دهر این مرغ را تحمل قید نفس نماند برداشتم هوس چو فضولی ز هر چه هست غیر از وصال دوست مرا ملتمس نماند فضولی بغدادی