محیط قمی
هفت شهر عشق
شمارهٔ ۹۴ - در مدح وزیر عدلیه غلامحسین خان غفاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آگهی دیگر چها ای غارت جان کرده ای زلف را آشفته و خلقی پریشان کرده ای بر رخ خورشیدوش افکنده ای مشکین نقاب روز ما را تیره تر، از شام هجران کرده ای ای کمان ابرو، ز شرّ غمزه ات افغان که باز رخنه ها ز آن ناوک دلدوز، در جان کرده ای تا تو ای سرو خرامان، از کنارم رفته ای جوی خون از دیده ای جاری به دامان کرده ای چشم بد دور از وجودت باد کز رخسار و قد بزم ما را غیرت گلزار و بستان کرده ای تا گشودستی به شکر خنده لعل روح بخش خون زحسرت در دل لعل بدخشان کرده ای ای عزیز مصر خوبی یوسف جان را اسیر در، چه سیمین زنخ چون ماه کنعان کرده ای مردمان گویند، بوسی را به صد جان می دهی گر چنین باشد نگارا، خوب ارزان کرده ای ای بلای جان دمی بنشین که تا برخاستی فتنه ها برپا از آن بالای فتان کرده ای زان چه کردستی عیان گفتیم جانا شمه ای لیک در عالم بسی آشوب پنهان کرده ای ای امین خلوت شه، فخر کن بر عالمی زانکه عمری خدمت سلطان دوران کرده ای خواستی تا همت از طبع امینی ای محیط شهره خود را در سخن چو سلمان کرده ای گر وجودت کیمیا گردد، عجب منمای چون جبهه سایی در ره خسرو، فراوان کرده ای ناصرالدین شه که گردون گویدش ای شهریار حلقه ی فرماندهی در گوش کیوان کرده ای محیط قمی