سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۰: ای صاف تر ترا ز هر آئینه سینه ای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صاف تر تو را ز هر آئینه سینه ای آرد مگر در آینه رویت قرینه ای مایل به رحم شد فلک کینه جو به من با من ولی هنوز تو در فکر کینه ای خورشید اگر چه شاه سپهر است لیک هست در خیل بندگان کمینت کمینه ای اهل هوس چو ما به تو مایل ولی کجا دارد صفای آینه هر آبگینه ای؟ عالم ز اشکم ار شده ویران تو را چه غم از اینکه ایمن است ز طوفان سفینه ای اندیشه ای ز مفلسیم نیست تا مراست از گنج عشق در دل ویران دفینه ای خوبان به جای زر نستانند در نظم ورنه (سحاب) دارم از این در خزینه ای سحاب اصفهانی