سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۹: غم عشق تو را دلهای ویران خانه بایستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غم عشق تو را دلهای ویران خانه بایستی که آن گنج است و جای گنج در ویرانه بایستی به آسانی نشاید زین دوره پی برد بر مقصد ره دیگر میان کعبه و بتخانه بایستی به دل دادند شوق و ناله این را سوختن آن را که گل را عندلیب و شمع را پروانه بایستی سر زلف دلاویز بتی زان دام دلها شد که زنجیری به پای این دل دیوانه بایستی به یاد افسانه ی مهر و وفا دارم بسی اما تو را ای بی وفا گوشی بر این افسانه بایستی به ترک باده پیمان بسته ام با زاهد و اکنون برای امتحان من یکی پیمانه بایستی نبایستی که زاهد پی برد نشئه صهبا و گرنه در جهان هر مسجدی میخانه بایستی (سحاب) از کوی او گیرم ز جور مدعی رفتم از او یک لحظه بایستی صبوری یا نه بایستی سحاب اصفهانی