سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۶: به ناکامی دهم جان چون ببینم روی گلفامش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به ناکامی دهم جان چون ببینم روی گلفامش که گر حاصل نشد کام من او حاصل شود کامش زند هر سنگ بهر راندنم بر بال و پر گردد برای ماندنم عذری دگر در گوشه ی بامش نقاب زلف مشکین هر که بیند بر رخش داند که روز عاشقان یکسان بود هم صبح و هم شامش دلا نومید باش از وصل او کز کوی او قاصد چنین کآهسته می آید توان دانست پیغامش به کار خود در آغاز غمش درماندم و کاری که آغازش چنین باشد چه خواهد بود انجامش همین دانم که دارم سالها عشق پریرویی ولی نگذاردم غیرت که پرسم از کسی نامش (سحاب) از آتش شوق وصالش سوخته است اما همان بیرون نرفته است از دل این اندیشه ی خامش سحاب اصفهانی