سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۷: با دل آگه شدم آن شوخ ستم کاره چه کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با دل آگه شدم آن شوخ ستم کاره چه کرد از پی چاره ندانم دل بیچاره چه کرد رحمی آمد به دلش عاقبت از گریه ی من قطره ی آب ببینید که با خاره چه کرد کرده دورم ز برت با همه ی ثابت قدمی دیدی آخر که بمن گردش سیار چه کرد با من این گریه بیهوده بجز اینکه همین کشت و هنگام نگه مانع نظاره چه کرد زخمهای دلم از ناوک دلدوز بدوخت مرهمش را بنگر با دل صد پاره چه کرد تا خورم می نخورم غم که اگر با همه کس آسمان هر ستمی کرد به می خواره چه کرد ما در اول قدم از پای فتادیم (سحاب) در ره عشق بتان تا دل آواره چه کرد سحاب اصفهانی