سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۹۶: آن دل آرام که دل آینه دار رخ اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن دل آرام که دل آینه دار رخ اوست دوستش دارم و داند که ورا دارم دوست مرغ دل صید شد از تیر نگاهش زیرا آن کمانکش مژه اش تیر و کمانش ابروست چشم مست سیهش رهزن هوش و خرد است دام دلها شکن طره ی آن مشکین موست بر لب جوی فرحزاست بسی بزم طرب تا که آن سرو سهی سایه فکن بر لب جوست نکنم رو بسوی کعبه و بتخانه و دیر هر کجا دوست در آنجاست مرا رو سوی اوست سوز دل رفع نگردد ز مداوای طبیب وصل یار است که بیماری دلرا داروست بگزین یار خوش آواز و نکو چهره (سحاب) ز آنکه قوت دلت آواز خوش و روی نکوست سحاب اصفهانی