سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۹: فغان زاغ درین باغ با هزار یکی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فغان زاغ درین باغ با هزار یکی است گلیش کاین دو یکی نیست از هزار یکی است یکی است جور و جفا گر چه پیش غیر دو تاست دو تاست عشق و هوس گرچه پیش تاریکی است همان بود به دل عندلیب خار ملال به باغ اگر همه گل صد هزار و خار یکی است بقصد صید دلم هر کس افگند تیری چه شد که این همه صیاد را شکار یکی است ز لطف او نشود هر دل خراب آباد چرا که شهر بسی هست و شهر یار یکی است به اکتساب هنر کوش و ترک جهل (سحاب) اگر چه هر دو بر اهل روزگار یکی است سحاب اصفهانی