سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱: گر خرد سنجد مه روی تو را با آفتاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر خرد سنجد مه روی تو را با آفتاب آنقدر بیند تفاوت کز سهابا آفتاب ماه دوشت دیده مهر امروز شرمش باد اگر باز طالع گردد امشب ماه و فردا آفتاب آفتاب و سرو می گفتم تو را گر داشتی عارض تابنده سرو و قدر عنا آفتاب هر شب اندازد سپر از تیر آه من بلی چون تو کی دارد دلی از سنگ خارا آفتاب؟ گفتمش: چون بینمت پنهان شوی گفتا: بلی چون (سحاب) آید نگردد آشکارا آفتاب آفتاب از آفتاب عارضت روشن چنانک ز آفتاب چتر شاهنشاه دنیا آفتاب آفتاب سلطنت فتحعلی شه آن که سود بر درش هر شام روی عالم آرا آفتاب سحاب اصفهانی