کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    پادشاها جرم ما را در گذار

    ما گنه کاریم و تو آمرزگار

    تو نکوکاری و ما بد کرده‌ایم

    جرم بی‌پایان و بیحد کرده‌ایم

    سالها در فسق و عصیان گشته‌ایم

    آخر از کرده پشیمان گشته‌ایم

    روز و شب اندر معاصی بوده‌ایم

    غافل از یؤخذ نواصی بوده‌ایم

    دایما در بند عصیان بوده‌ایم

    هم قرین نفس و شیطان بوده‌ایم

    بی گنه نگذشته بر ما ساعتی

    با حضور دل نکرده طاعتی

    بر درآمد بندهٔ بگریخته

    آب روی خود بعصیان ریخته

    مغفرت دارد امید از لطف تو

    زانکه خود فرمودهٔ لاتقنطوا

    بحر الطاف تو بی پایان بود

    ناامید از رحمتت شیطان بود

    نفس و شیطان زد کریما راه من

    رحمتت باشد شفاعت خواه من

    چشم دارم کز گنه پاکم کنی

    پیش از آن کاندر جهان خاکم کنی

    اندر آن دم کز بدن جانم بری

    از جهان با نور ایمانم بری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha