کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آه کاخر رفت حاجی میرمعصوم از جهان
    وز وفاتش تیره شد عالم بچشم خاص و عام
    ناگهان پرواز کرده روز یاران شد سیاه
    آفتاب زندگی چون آمدش برطرف بام
    از شراب مرگ بیخود گشت تا صبح نشور
    آه ازین صهبا که گردون ریختش غافل بجام
    سادس شهر ربیع‌الاول از دور فلک
    بود کامد صبح روز زندگی او را بشام
    صد دریغ از گوهر پاکش که غافل بر زمین
    چون نگین از خاتم هستی فتاد آن نیک‌نام
    دوستداران را ز داغ رحلت او شد بچشم
    چون رگ یاقوت مژگانها ز اشک لعل‌فام
    چون خدا میخواست مدفون کرد آن قدس سرشت
    در جوار آن حضرت خیرالانام
    حق تعالی کرد یاری و روان سوی نجف
    نعش پاکش شد پس از مردن باغز از تمام
    الغرض چون نعش او از یاری حق شد روان
    سوی درگاه خدیو کشور ناموس و نام
    خواستم مشتاق تاریخ وفاتش از خرد
    گفت شد حاجی بدرگاه شه عالیمقام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha