هزار شکر که از نوشکفته گشت گلی
زابر لطف الهی ز بوستان حسن
عطا نموده باو کودکی خدا که چو شمع
زپرتو رخش افروخت دودمان حسن
زآفت این ثمر نارسیده ایمن باد
که هست قوت دل و قوت روان حسن
جناب ایزدی از لطف نام او احمد
ز تخت عرش رسانیده بر زبان حسن
چو این نهال برآمد ز باغ رعنائی
که جلوهاش بود آرامبخش جان حسن
نوشت خامه مشتاق بهر تاریخش
دمید گلبنی از طرف گلستان حسن