کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بنه آیینه‌ای اندر برابر

    در او بنگر ببین آن شخص دیگر

    یکی ره باز بین تا چیست آن عکس

    نه این است و نه آن پس کیست آن عکس

    چو من هستم به ذات خود معین

    ندانم تا چه باشد سایهٔ من

    عدم با هستی آخر چون شود ضم

    نباشد نور و ظلمت هر دو با هم

    چو ماضی نیست مستقبل مه و سال

    چه باشد غیر از آن یک نقطهٔ حال

    یکی نقطه است وهمی گشته ساری

    تو آن را نام کرده نهر جاری

    جز از من اندر این صحرا دگر کیست

    بگو با من که تا صوت و صدا چیست

    عرض فانی است جوهر زو مرکب

    بگو کی بود یا خود کو مرکب

    ز طول و عرض و از عمق است اجسام

    وجودی چون پدید آمد ز اعدام

    از این جنس است اصل جمله عالم

    چو دانستی بیار ایمان و فالزم

    جز از حق نیست دیگر هستی الحق

    هوالحق گو و گر خواهی انا الحق

    نمود وهمی از هستی جدا کن

    نه ای بیگانه خود را آشنا کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha