کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فقیهی بر افتاده مستی گذشت

    به مستوری خویش مغرور گشت

    ز نخوت بر او التفاتی نکرد

    جوان سر برآورد کای پیرمرد

    برو شکر کن چون به نعمت دری

    که محرومی آید ز مستکبری

    یکی را که در بند بینی مخند

    مبادا که ناگه درافتی به بند

    نه آخر در امکان تقدیر هست

    که فردا چو من باشی افتاده مست؟

    تو را آسمان خط به مسجد نوشت

    مزن طعنه بر دیگری در کنشت

    ببند ای مسلمان به شکرانه دست

    که زنار مغ بر میانت نبست

    نه خود می‌رود هر که جویان اوست

    به عنفش کشان می‌برد لطف دوست

    نگر تا قضا از کجا سیر کرد

    که کوری بود تکیه بر غیر کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha