به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

ابوالحسن فراهانی

ابوالحسن فراهانیرباعی هاشمارهٔ ۵۶: افسوس که بخت بد کم اقبالی کرد

2120عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

افسوس که بخت بد کم اقبالی کرد
هر روز شبی و هر شبم سالی کرد
هم چرخ که هرچند دلم پرخون کرد
خون دل من خورد و دلم خالی کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۵: روزم به غم و شبم به شب میگذرد 2شمارهٔ ۵۶: افسوس که بخت بد کم اقبالی کرد 3شمارهٔ ۵۷: در سینه ز جوش خون دل دردا مرد 4شمارهٔ ۵۸: آن چشم که خون خلق در خواب خورد 5شمارهٔ ۵۹: ای آن که غمت بدهر شور اندازد 6شمارهٔ ۶۰: چون بر رخت آن زلف پریشان لرزد 7شمارهٔ ۶۱: شوخی که مرا درگه و بیگه سوزد 8شمارهٔ ۶۲: آن تازه نهال چند سرکش باشد 9شمارهٔ ۶۳: چون کار تو دل شکستن من باشد 10شمارهٔ ۶۴: تا کی رخم از گلاب گلگون باشد 11شمارهٔ ۶۵: آن چشم که فتنه دل و دین باشد 12شمارهٔ ۶۶: آن را که به ایزد سر و کاری باشد 13شمارهٔ ۶۷: هر روز دلم را اسیر خالی باشد 14شمارهٔ ۶۸: عاشق شب وصل یار هم درد کشد 15شمارهٔ ۶۹: تا یار سیه بیهوش چو بخت من شد 16شمارهٔ ۷۰: شوخی که دلش داغ دل گلشن شد 17شمارهٔ ۷۱: هرچند که عمر مایه ناز آمد 18شمارهٔ ۷۲: شوخی که جفا به از وفا میداند 19شمارهٔ ۷۳: دونی دو که مردهای بنگ و برشند 20شمارهٔ ۷۴: مرغ دل من هم به رو هم بال افکند 21شمارهٔ ۷۵: تا جان تو عزم رفتن از تن نکند 22شمارهٔ ۷۶: عاشق باید که از طلب ننشیند 23شمارهٔ ۷۷: جمعی که ثنات رایگان میگویند 24شمارهٔ ۷۸: گر تیرگی روز من غم فرسود 25شمارهٔ ۷۹: ای آن که تو را میل به گلزار بود 26شمارهٔ ۸۰: ای آن که تو را مدار بر زور بود 27شمارهٔ ۸۱: آن بی حاصل که وصل بگذاشته بود 28شمارهٔ ۸۲: دی بابت هرزه گرد بی حاصل خود 29شمارهٔ ۸۳: نقش رخ او ز چشم بینا نرود 30شمارهٔ ۸۴: از گریه اگر چه یار همدم نشود 31شمارهٔ ۸۵: ای چشمم از انتظار روی تو سفید 32شمارهٔ ۸۶: اول طلب بخت بلندی باید 33شمارهٔ ۸۷: از دیده زهاد اگر زود آید 34شمارهٔ ۸۸: در علم و عمل هرکه مکمل گردید 35شمارهٔ ۸۹: عمریست که دل حدیث وصلت گوید 36شمارهٔ ۹۰: ای راحت دیده و دل ای نور بصر 37شمارهٔ ۹۱: در دام تو هر دم کشم آزار دگر 38شمارهٔ ۹۲: اینک مشهد ای دل از غفلت کور 39شمارهٔ ۹۳: تا نزد یکی بیار زو دوری دور 40شمارهٔ ۹۴: از چشم تو مرد و زن نفورند نفور 41شمارهٔ ۹۵: ای خواجه به سوی حق ز دنیای مجاز 42شمارهٔ ۹۶: یک ذره ز خاک پای آن ماه طراز 43شمارهٔ ۹۷: ای آن که به حسن و حسن صوتی ممتاز 44شمارهٔ ۹۸: دور از رخ دلگشایت ای مایه ناز 45شمارهٔ ۹۹: بی گریه به سر نمی برم نیم نفس 46شمارهٔ ۱۰۰: آن دل که هوس داشت اسیر همه کس 47شمارهٔ ۱۰۱: شهانه دلم ساخت مفتون زلفش 48شمارهٔ ۱۰۲: آن خواجه که کم باد ز عالم نامش 49شمارهٔ ۱۰۳: رفتن نتوان به کوی آن کافر کیش 50شمارهٔ ۱۰۴: چندان که دلم پیش تو می سوزد بیش 51شمارهٔ ۱۰۵: هند وی سر زلف تو ای کافر کیش 52شمارهٔ ۱۰۶: دانم کنم آرزو حیرانی خویش 53شمارهٔ ۱۰۷: ای برده هوا سوی سماکت به سمک 54شمارهٔ ۱۰۸: چون دور کنم رقیب رازان ناپاک 55شمارهٔ ۱۰۹: وصل تو به سیم و زر نکرد حاصل 56شمارهٔ ۱۱۰: دل وصل تو خواهد ز من ای مهر گسل 57شمارهٔ ۱۱۱: در طره چون شبش دل شعله مثال 58شمارهٔ ۱۱۲: هجوم نگذارد از کف ای مایه بخل 59شمارهٔ ۱۱۳: اشکم همه صرف شد در اندیشه ی دل 60شمارهٔ ۱۱۴: دی توبه به امر دوستی بشکستم 61شمارهٔ ۱۱۵: دایم ز تو من کرانه ای میجستم 62شمارهٔ ۱۱۶: گفتی که چرا بداخترت میگفتم 63شمارهٔ ۱۱۷: از بس که زالفت خسان خون خوردم 64شمارهٔ ۱۱۸: هر چند که سعی در رضایت کردم 65شمارهٔ ۱۱۹: چون مهر سفر به هفت کشور کردم 66شمارهٔ ۱۲۰: ای آن که روی به کوی بیداد گرم 67شمارهٔ ۱۲۱: روزی که ز روح بند تن بردارم 68شمارهٔ ۱۲۲: چون خواهم دل ز دلستان برگیرم 69شمارهٔ ۱۲۳: گر بینم یار وگر نبینم میرم 70شمارهٔ ۱۲۴: از دوری آفتاب عالم سوزم 71شمارهٔ ۱۲۵: حال دل از آن بهانه جو می پرسم 72شمارهٔ ۱۲۶: بر خاک کف پای تو چون رخ نالم 73شمارهٔ ۱۲۷: ای درد و غم تو راحت جان و تنم 74شمارهٔ ۱۲۸: چون کوه گران نمود اصفاهانم 75شمارهٔ ۱۲۹: گویم که دری زوصل اگر باز کنم 76شمارهٔ ۱۳۰: دی با کوری کش از خسان می بینم 77شمارهٔ ۱۳۱: ای کوی تو درد و غم فراوان بردیم 78شمارهٔ ۱۳۲: تا از سر کوی آن صنم دور شدیم 79شمارهٔ ۱۳۳: ما چشم ز جستجوی درمان پوشیم 80شمارهٔ ۱۳۴: در چیدم دوش از خلایق دامن 81شمارهٔ ۱۳۵: در دادن دل به زلفت ای عهد شکن 82شمارهٔ ۱۳۶: خورشید من آن جهان به رویش روشن 83شمارهٔ ۱۳۷: هرچند کیمیاست امروز سخن 84شمارهٔ ۱۳۸: تا چند به بزم غیر تنها رفتن 85شمارهٔ ۱۳۹: ای بخت سیاه بخت تدبیری کن 86شمارهٔ ۱۴۰: ای اشک بود بر رخت ای رشک ختن 87شمارهٔ ۱۴۱: بر بالش راحتی نیامد سر من 88شمارهٔ ۱۴۲: شوخی که گسسته بود پیمان از من 89شمارهٔ ۱۴۳: ای با مهرت سرشته آب و گل من 90شمارهٔ ۱۴۴: شیطان نامی که شد غمش قاتل من 91شمارهٔ ۱۴۵: در دل دو هزار مدّعا دارم من 92شمارهٔ ۱۴۶: ز آن طره که ینست آن که زو هست ایم ...93شمارهٔ ۱۴۷: از عالم سفله ای پسر هیچ مخواه 94شمارهٔ ۱۴۸: گر دل خواهی ای تن محنت پیشه 95شمارهٔ ۱۴۹: زین سلسله تابه حال این فرزانه 96شمارهٔ ۱۵۰: بی شمع جمالت ای به حسن افسانه 97شمارهٔ ۱۵۱: چون دل بستم به زلف آن غالیه مو 98شمارهٔ ۱۵۲: ای باد صبا واله و شیدا بر تو 99شمارهٔ ۱۵۳: ای خانه نه سپهر پرنور از تو 100شمارهٔ ۱۵۴: رحمت آید با همه مغروری تو 101شمارهٔ ۱۵۵: باشد به مثل گر حاتم طی 102شمارهٔ ۱۵۶: ای دل که ز چاک سینه بگریخته ای 103شمارهٔ ۱۵۷: از من برگشت یار من بی سببی 104شمارهٔ ۱۵۸: ای چشم مرا چشم گهربار از پی 105شمارهٔ ۱۵۹: رفتی رفتی از دل پر خون رفتی 106شمارهٔ ۱۶۰: در دایره اهل هوس جا کردی 107شمارهٔ ۱۶۱: ظاهر بینان که دم زنند از یاری 108شمارهٔ ۱۶۲: ای خواجه مکن فخر به مال دگری 109شمارهٔ ۱۶۳: روزی که برغم چرخ مهمان منی 110شمارهٔ ۱۶۴: از سینه خیال قد آن سروسهی 111شمارهٔ ۱۶۵: من کرده ام از هر مژده یی دریایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ