ای که حرمانی ما را تو روا میداری
مخلصان را ز بر خویش جدا میداری
آن جفاها که فراق تو به ما کرد و کند
ما تحمل نکنیم ار تو روا میداری
من در این شکوه که آمد خبری از بر او
کای فلانی گله از حضرت ما میداری؟!
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
از چه مینالی و فریاد چرا میداری
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه تست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
خویش را قابل خدمت کن و آنگه بطلب
مستحق ناشده امید عطا میداری
*****
فیض بگذر به بیابان هوس تا برسی
به امیدی که در این ره به خدا میداری