صفت یقین شیخ کامل است ظنّهای نیکوی راست مریدان او شد علی التفّاوت ظنّ و اغلب اغلب ظن و علی هذا همچنین هر ظنیّ که افزون ترست آن ظنّ او بیقین نزدیکتر و از انکار دورتر لَوْ وُزِنَ اِیَمَانُ اَبِیْ بَکْرٍ همه ظنون راست از یقین شیر میخورند و میافزایند و آن شیرخوردن و افزودن نشان آن تحصیل زیادتی ظنّست بعلم و عمل تا هر یکی یقین شود و در یقین فانی شوند بکلیّ زیرا چون یقین شوند ظن نماند و این شیخ و مریدان ظاهر شده در عالم اجسام نقشهای آن شیخ یقیناند و مریدانش دلیل بر آنک این نقشها متبدلّ میشوند دَوْراً بَعْدَدَوْرٍ وَقَرْناً بَعْدَ قَرْنٍ و آن شیخ یقین و فرزندانش که ظنون راستاند قایمند در عالم عَلی مِّرِ الْادْوَارِ وَ الْقُرُوْنِ مِنْ غَیْرَ تَبَدُّلٍ بازظنون غالط ضال منکر راندگان شیخ یقیناند که هر روز ازو دورتر شوند و هر روز پس ترند زیرا هر روز میافزایند در تحصیلی که آن ظنّ بدرابیفزاید فِیْ قُلُوْبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً اکنون خواجگاان خرما می خورند و اسیران خار میخورند قَالَ اللهُّ تَعَالی اَفَلَا یَنْظُرُوْنَ اِلَی الْاِبِلِ اِلَامَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَاوُلَئکَ یُبَدِّلُ اللهُّ سَیِّاتِهِم حَسَنَاتٍ هر تحصیلی که کرده است در افساد ظن این ساعت قوتّ شود در اصلاح ظنّ همچنانک دزدی دانا توبه کرد و شحنه شد آن همه طراّریهای دزدی که میورزید این ساعت قوتّ شد در احسان و عدل و فضل دارد بر شحنگان دیگر که اولّ دزد نبودهاند زیرا آن شحنه که دزدیها کرده است شیوهٔ دزدان را میداند احوال دزدان ازو پوشیده نماند و این چنین کس اگر شیخ شود کامل باشد ومهتر عالم و مهدی زمان.