کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ابلهی را علت درد شکم
    کرد عاجز هفته ای، یا بیش و کم
    رفت نزدیک طبیب خرده دان
    علت خود عرضه کرد اندر زمان
    چون سؤالش از غذا کرد آن عزیز
    گفت: جغرات و چغندر با مویز
    این سخن بشنید ازو داننده مرد
    بر سر و ریشش زمانی خنده کرد
    گفت: چشمت را سبل کرده است کور
    ای ز تو دانش به صد فرسنگ دور
    این چنین غافل نمی شاید غنود
    بایدت رفتن بر کحال زود
    تا سبل گرداند از چشم تو کم
    وارهی از علت درد شکم
    گفت:می گویی جواب بی محل
    درد اشکم را چه نسبت با سبل؟
    من چو از درد شکم پرسم سؤال
    از سبل گویی جوابم،چیست حال؟
    گفت:اگر کورت نمی بودی بصر
    زانچه می دارد زیان کردی حذر
    قصه کم تر گو، بر کحال رو
    هیچ تاخیری مکن، درحال رو
    چشم تو کورست و تو آواره ای
    سخت محرمی و بس بیچاره ای
    می کنی اثبات خویش و نفی یار
    نفی خود کن،تا شود یار آشکار
    تو چنین گویی که:بر شیطان دون
    غالبم در حیله و مکر و فسون
    نیستی غالب ولی پندار تو
    می دهد بر باد کار و بار تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha