کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن شه حسن کز غلامی اوست
    بندگی را شرف بر آزادی
    گنج حسنش اگر مکان طلبد
    در دو عالم نماند آبادی
    خون ز شریان جبرئیل آرد
    مژه‌اش در محل فصادی
    مرغ روح از هوس قفس شکند
    چون رود غمزه‌اش به صیادی
    کرده معزول چشم قتالش
    ملک الموت را ز جلادی
    حاصل آن کامران که رخش ثناش
    می توان تاختن به صد وادی
    گرم تشریف بخشیش چون ساخت
    طبع من از کمال و قادی
    زان به تن جامهٔ خودم ننواخت
    که مبادا بمیرم از شادی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha