کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مطلع خوبی رخ چون ماه تمامت
    برخاسته غوغای قیامت ز قیامت
    در دور رخت تا نبود هیچ ندامت
    ماییم و غم عشق و سر کوی ملامت

    *****
    گم کرده ز بی خویشتنی راه سلامت

    *****
    یا روی تو چه گویم که چه ماهی است پرآشوب
    یا هندوی زلفت چه سیاهی است پرآشوب
    از مردم چشمت که سپاهی است پرآشوب
    شهری است پر از فتنه و راهی است پرآشوب

    *****
    نه جای سفرکردن و نه روی اقامت

    *****
    حاصل ز دو عالم چو غم عشق تو دارم
    جز تخم غم عشق تو در سینه چه کارم
    ای سرو گل اندام سمنبر! ز کنارم
    رفتی و مپندار که دست از تو بدارم

    *****
    دست من و دامان تو تا روز قیامت

    *****
    من چون به در کعبه مقصود رسیدم
    از قافله وارستم و از راه رهیدم
    با ید قلم نسخ بر آن بیت کشیدم
    من پند رفیقان موافق نشنیدم

    *****
    زانرو شدم آماجگه تیر ملامت

    *****
    ای صوفی پشمینه! لباس عسلی پوش
    زان خم که خرد می زند از شوق میش جوش
    بگذر تو از این خرقه و سجاده و می نوش
    کانکس که نصیحت ز بزرگان نکند گوش

    *****
    بسیار بخاید سر انگشت ندامت

    *****
    گر طالب آنی که بماند ز تو نامی
    از خانه ناموس برون نه دو سه گامی
    قربان شو و بشنو ز لب یار پیامی:
    عیار چو منصور شود بر همه کامی

    *****
    آن است که بر دار کشندش به علامت

    *****
    گر در چمن آن سرو سهی راه برآرد
    هیهات که قد سرو به دلخواه برآرد
    چون آه نسیمی به سحرگاه برآرد
    هرگه که جلال از غم دل آه برآرد

    *****
    سکان سماوات بنالند تمامت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha