کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی دوست مانده ام چو تو را دوست خوانده ام
    کز دوست دوستانه ندیدم جزای خویش
    گر عاشقی خطاست به نزدیک عاقلان
    آن عاشقم که خوش بودم با بلای خویش
    ماهی و دل هوای تو را کرده است خوش
    خرم دلی بود که گزیند هوای خویش
    آنم که تا اجل نرسد در قفای من
    یابی دعای خیر من اندر قفای خویش
    تحسین کند فلک چو بخوانم ثنای تو
    بر من سخا کنی چو ببینی ثنای خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha